عبدالعلی مزاری
| |
شناسنامه | |
---|---|
لقب | بابه مزاری |
زادروز | ۵ خرداد ۱۳۲۶ش |
شهر تولد | روستای نانوایی شهر چارکنت در ولایت بلخ |
کشور تولد | افغانستان |
تاریخ درگذشت | ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۷۳ش |
شهر درگذشت | غزنی |
کشور درگذشت | افغانستان |
آرامگاه | مزار شریف |
فرزندان | زینب |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
پیشه | سیاستمدار |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | دبیرکل حزب وحدت اسلامی افغانستان |
پیش از | کریم خلیلی |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | علامه بلخی |
عَبدُالعَلی مَزاری (۱۳۲۶ - ۱۳۷۳ش) از چهرههای مشهور سیاسی و جهادی افغانستان و اولین دبیرکل حزب شیعی وحدت اسلامی افغانستان بود که در سال ۱۳۶۸ش با ادغام احزاب سیاسی شیعه، حزب وحدت اسلامی را تأسیس و وارد مناسبات سیاسی افغانستان کرد.
او در سال ۱۳۵۱ش وارد ایران شد، سالها به تحصیل در حوزه علمیه قم پرداخت و در مبارزات انقلاب اسلامی ایران مشارکت داشت. مزاری سال ۱۳۶۸ش به افغانستان بازگشت. اوج فعالیت سیاسی مزاری در سه سال آخر زندگی او به عنوان دبیرکل حزب وحدت اسلامی در کابل بوده که منجر به شهادت او در ۲۲ اسفند ۱۳۷۳ش توسط طالبان گردید.
در ۱۳۹۴ش محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، عبدالعلی مزاری را ملقب به «شهید وحدت ملی افغانستان» کرد.
زندگی
عبدالعلی مزاری فرزند خداداد در ۱۳۲۶ش در شهر چهار کِنت، ولایت بلخ، شمال افغانستان متولد شد. کودکی مزاری در دوران پادشاهی محمدظاهر و صدارت محمدداود سپری شد. در این زمان مردم هزارهجات به رهبری ابراهیم خان شهرستانی معروف به گاوسوار، قیامی بر ضد حکومت را پشت سر گذاشت و سید اسماعیل بلخی به همراه وی حرکت سیاسی را آغاز کرده بود. عبدالعلی مزاری یکبار در نوجوانی، زمانی که مسئولان مدرسه، دانشآموزان را از سهمیه گندم محروم کرده بودند، با همراهی دانشآموزان فقیر و شکستن قفل انبار، به تقسیم آذوقه موجود در انبار مدرسه پرداخت.
تاثیرپذیری از بلخی و رفتن به سربازی
بصیر احمد دولتآبادی، نویسنده شیعه افغانستانی (۱۳۳۶ - ۱۳۹۷ش) انگیزه سیاسی مزاری را برگرفته از افکار مبارزاتی سید اسماعیل بلخی دانسته که از دیدار میان این دو شروع شد. علامه بلخی، او را به درس خواندن و رفتن به سربازی تشویق کرد. مزاری از سال ۱۳۴۸ش تا ۱۳۵۰ش، سربازی خود را در ولایتهای کابل، خوست و پکتیا گذراند و همزمان به تحصیل میپرداخت.
تحصیل در مزارشریف و قم
مزاری پس از اتمام دوره سربازی به زادگاه خود بازگشت و مشغول ادامه تحصیل در مدرسه شیخ سلطان در مزار شریف شد. او اوایل بهار ۱۳۵۱ش برای ادامه تحصیل از افغانستان خارج شد و پس از سفر به عراق و زیارت عتبات عالیات در نجف و کربلا، در حوزه علمیه قم اقامت کرد؛ گفته شده علت انتخاب قم از سوی مزاری، تنها برای تحصیل درسهای رایج حوزوی نبود، بلکه قم و محیط تحصیلی آن، کانون مبارزات مخفی نیز به حساب میآمد و این سویه، جذابیت ویژهای برای وی داشت.
مزاری در ایران به پخش کتابهای اسلامی و انقلابی و امور تبلیغی میپرداخت. او از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ش در قم مشغول به تحصیل بود و سپس به خواست پدر و به ناچار برای انجام اعمال حج راهی مکه شد، اما در سوریه ویزای عربستان به وی داده نشد. پس از آن به عراق رفت و سپس به ایران بازگشت. در مرز ایران به دلیل همراه داشتن کتابهای انقلابی، دستگیر و چهار ماه زندانی شد. پس از آزادی از زندان و اخراج از ایران، به افغانستان بازگشت و در مدارس مزارشریف و چهارکنت، به انجام برنامههای تربیتی و دینی پرداخت.
مزاری در ۱ تیر(سرطان) ۱۳۵۹ش از امام خمینی اجازه دریافت و مصرف وجوهات شرعی را در مزار شریف و مناطق اطراف دریافت نمود.
فعالیتهای سیاسی
اولین فعالیتهای سیاسی عبدالعلی مزاری در قالب حزبی را میتوان مربوط به اوایل سال ۱۳۵۳، در حزب حسینی دانست. نقش مزاری در این حزب گرچه روشن نیست، اما اساسنامه حزب حسینی به روشنی نشانگر مبانی فکری او در آن روزهاست؛ ایجاد و برپایی حکومت اسلامی و مبارزه بر اساس مبانی اسلامی، از رویکردهای اصلی مزاری در حزب حسینی بوده است.
سازمان نصر افغانستان
پس از انقلاب اسلامی ایران و تشدید مبارزات مردم افغانستان در سال ۱۳۵۷ش سازمان نصر افغانستان از ائتلاف گروههایی همچون روحانیت نوین، گروه مستضعفین و حزب حسینی تشکیل شد و در فرردین ۱۳۵۸ اعلام موجودیت کرد. دفتر اصلی آن در ایران مستقر بود. رهبری این سازمان جهادی، شورایی و اغلب از روحانیان شیعه مقیم قم، نجف و کابل بود. سازمان نصر از اندیشههای امام خمینی پیروی میکرد و عبدالعلی مزاری، محمدکریم خلیلی، عزیزالله شفق، یوسف واعظی، محمد ناطقی و... عضو شورای رهبری آن بودند.
مزاری که در اردیبهشت(ثور) سال ۱۳۵۷ شمسی و پس از کودتای کمونیستها، افغانستان را ترک کرده بود، در سال ۱۳۵۸ پس از شدت گرفتن جنبش مردم بر ضد کمونیستها و نیروهای شوروی، به افغانستان بازگشت و در چهارکنت مشغول سازماندهی مبارزه با نیروهای دولتی شد. او در همان سال برای تامین امکانات و تسلیحات بار دیگر به ایران سفر کرد و در اواخر ۱۳۵۹ به افغانستان بازگشت. او سپس به ایران رفت و تا سال ۱۳۶۵ در ایران ماند.
حزب وحدت اسلامی افغانستان
عبدالعلی مزاری اوایل ۱۳۶۵ به افغانستان بازگشت و در شرایطی که توانسته بود قدرت و نفوذ خود را به تدریج در سازمان نصر افزایش دهد و به برجستهترین رهبر سازمان تبدیل شود، تلاش فراوانی برای متحد کردن گروههای شیعی به کار بست. از بهار ۱۳۶۷ش که سازمان نصر و گروه رقیبش، پاسداران جهاد اسلامی، منشور اتحاد را امضا کردند، تا تیر ۱۳۶۸ش که مسئولان اکثر احزاب شیعه افغانستان به میثاق وحدت رسیدند و گروههای خود را منحل اعلام کردند، مقدمات برای تاسیس حزب وحدت اسلامی افغانستان فراهم شد. حزب وحدت پس از آغاز رهبری مزاری، به مطرحترین حزب شیعه افغانستان تبدیل شد و بامیان، ستاد مرکزی حزب و مرکز تصمیمگیریهای مهم سیاسی و نظامی شد.
دولت مجاهدین و حضور در کابل
- همچنین ببینید: کشتار افشار
پس از آنکه مجاهدان در اردیبهشت ۱۳۷۱ش توانستند دولت کمونیستی نجیبالله را ساقط کنند و وارد کابل گردند، نیروهای حزب وحدت اسلامی در مناطق شیعهنشین کابل مانند افشار، چنداول، دشت برچی، کارته سخی، کارته سه و کارته چهار مستقر شد. مزاری نیز از بامیان به کابل رفت.
حزب وحدت اسلامی پس از تشکیل دولت اسلامی مجاهدین، در این دولت عضو بود و با گروههای اصلی آن، حزب جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری ربانی و نیز گروه شورای نظار به ریاست احمدشاه مسعود روابط حسنه داشت. اما پس از عدم پایبندی آنان به توافقنامهها بویژه عدم واگذاری کامل سهم شیعیان هزاره در دولت، حزب وحدت به رهبری مزاری تصمیم گرفت از دولت خارج شود. پس از آن بود که مناطق شیعهنشین کابل زیر حملات نیروهای ربانی و مسعود و نیروهای حزب اتحاد اسلامی به فرماندهی عبدالرسول سیاف ـ با اندیشههای وهابی ـ قرار گرفت. در یکی از بزرگترین این حملات در ۲۲ بهمن(حوت) ۱۳۷۱ش، در محله افشار در غرب کابل، صدها تن از ساکنان غیرنظامی هزاره و شیعه این محله قتل عام شد.
ظهور طالبان و شهادت مزاری
پس از ظهور طالبان و رشد سریع آن که با تصرف مناطق جنوبی و رسیدن به کابل ادامه یافت؛ درگیری نیروهای برهانالدین ربانی،احمدشاه مسعود و متحدینش، با حزب وحدت اسلامی شدت یافت. مزاری برای ایجاد درگیری بین این نیروها و طالبان، و نیز به دلیل خوشبینی به طالبان ـ که افکار واقعی خود را تا آن زمان آشکار نکرده بود ـ تصمیم گرفت موافقتنامهای با این گروه امضا کند. بر اساس این توافق، حزب وحدت باید مواضع خط مقدم و سلاحهای سنگین خود را به طالبان واگذار میکرد و نیروهای این گروه، به عنوان نیروی حائل بین مواضع حزب وحدت در غرب کابل و نیروهای مسعود مستقر میشدند. مزاری به توافق عمل کرد، اما طالبان با ورود به کابل، در پی خلع سلاح کامل سربازان حزب وحدت، و تصرف همه مناطق تحت کنترل آنان برآمد. سپس رهبر حزب وحدت و برخی از یاران نزدیکش را دستگیر کرده و به قندهار فرستاد. مزاری در ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۷۳ش در بین راه و در هلیکوپتر، همراه یارانش توسط طالبان شهید شد.
تشییع و بزرگداشت
پیکر مزاری به مزارشریف انتقال یافته، و در آنجا به خاک سپرده شد. تشییع جنازه او از غزنی به این شهر، بر دوش هزاران نفر و بصورت پیاده، در سرمای کوهستان، با طی مسافت صدها کیلومتر انجام شد. مقبرهای برای مزاری در نزدیکی زیارتگاه سخی در مزار شریف ساخته شد. با اشغال مزار شریف بدست طالبان در تابستان ۱۳۷۷ش، مقبره او را منفجر کردند.
مزاری پس از شهادت به نماد مظلومیت، مقاومت و مبارزه هزارهها تبدیل شده و موج نیرومندی از احساسات مردم را برانگیخت. سرودههای بسیاری در رثای او گفته شد. برخی، این سرودهها را از جهت حجم و کیفیت، در نوع خود کمنظیر و حتی بیسابقه دانسته و ادعا کردهاند که «در تاریخ معاصر و حتی شاید گذشته افغانستان، در سوگ هیچ شخصیتی، این اندازه شعر سروده نشده است.» شعرهایی که درباره مزاری سروده شده، اضافه بر ستایش او، شعر مقاومت و سخن گفتن از تبعیضها، نارواییها و همچنین یادآوری رنجهای هزارهها بوده است.
در ۲۱ اسفند (حوت) ۱۳۹۴ش محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، عبدالعلی مزاری را در فرمان رسمی، ملقب به «شهید وحدت ملی افغانستان» کرد و روز ۲۲ اسفند به نام وی در تقویم رسمی افغانستان درج گردید.
گزیدهای از سخنان
- اگر اقوام ساكن در افغانستان، هويت و شخصيت و حقوق همديگر را نفی نكنند، اگر كسی در اينجا ظلم نكند، حق ديگری را ضايع نكند، ديگر مشكلی وجود ندارد. تمام جنجالها و درگيریها بر سر همين مسأله امتياز طلبی و حذف همديگر است. اين امتياز طلبی يكدفعه در چهره مذهب است، يك دفعه در چهره نژاد است.
- شیعیان افغانستان در طول تاریخ، محروم بودند. حکومتهای قبلی، شیعیان را از مشارکت سیاسی محروم کرده بودند.
- من فکر میکنم این افتخار بزرگ برای ما و شما کافی است که پیرو علی(ع) و حسین(ع) هستیم.
- ما عاشق قیافه کسی نیستیم. حقوق ملت خود را میخواهیم. عدالت اجتماعی را میخواهیم.هرکسی که این حقوق را برای ملت ما قائل شود، دست او را میفشاریم.
پانویس
- ↑ زندگينامه رهبر شهيد استاد مزاری، ۱۳۷۴ش.
- ↑ دولتآبادی، «رهبر شهید استاد مزاری را چگونه میشناسیم؟»، نشریه سراج، ص۲۳۰
- ↑ زندگينامه رهبر شهيد استاد مزاری، ۱۳۷۴ش.
- ↑ زندگينامه رهبر شهيد استاد مزاری، نشریه سراج، ۱۳۷۴ش.
- ↑ زندگينامه رهبر شهيد استاد مزاری، نشریه سراج، مرکز فرهنگی اجتماعی سراج، ۱۳۷۴.
- ↑ ویژهنامه شاهد یاران، ۱۳۸۹ش
- ↑ بصیر احمد دولتآبادی، شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان، ص۳۰۰.
- ↑ محمدعزیز بختیاری، شیعیان افغانستان، ج۱، ص۲۰۵.
- ↑ دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۹۳۸.
- ↑ دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۹۳۹.
- ↑ بهمنی قاجار، جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان در افغانستان، ۱۳۹۲ش، ص ۴۱
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، ۱۳۸۷ش، ص۲۵۹-۲۶۰.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، ۱۳۸۷ش، ص۲۵۹-۲۶۰.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، ۱۳۸۷ش، ص۲۵۹-۲۶۰.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، ۱۳۸۷ش، ص۲۵۹-۲۶۰.
- ↑ ویژهنامه شاهد یاران، ۱۳۸۹ش
- ↑ ویژهنامه شاهد یاران، ۱۳۸۹ش
- ↑ دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۹۴۰.
- ↑ ، سایت روزنامه افغانستان ما.
منابع
- بختیاری، احمدعزیز؛ شیعیان افغانستان، انتشارات شیعه شناسی، قم، ۱۳۸۵ش.
- بنیاد شهید و امور ایثارگران، ویژهنامه شاهد یاران، ش۵۹، تهران، ۱۳۸۹ش.
- بهمنی قاجار، محمدعلی؛ جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان در افغانستان، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، تهران؛ ۱۳۹۲ش.
- جمعی از نویسندگان، سرپرست: حسن انوشه، دانشنامه ادب فارسی (ج۳): ادب فارسی در افغانستان، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- جمعی از نویسندگان؛ افغانستان (مجموعه مقالات)؛ مترجم: ارباب شیرانی، سعید؛ اعلم، هوشنگ؛ بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۶ش.
- جمعی از نویسندگان؛ زندگینامه رهبر شهيد استاد مزاری، نشریه سراج، قم، مرکز فرهنگی اجتماعی سراج، ۱۳۷۴ش.
- دولتآبادی، بصیراحمد؛ شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان، تهران، انتشارات عرفان، ۱۳۸۲ش.